افزایش افسار گسیخته قیمت کامیون و کشنده در ایران، به نقطه‌ای رسیده که حتی گزینه‌های موسوم به اقتصادی نیز از دسترس رانندگان خارج شده‌اند.

تا همین چند سال قبل، در بازار حمل و نقل سنگین ایران یک قاعده نانوشته وجود داشت، اگر راننده‌ای قصد شروع کار یا نوسازی ناوگان خود را داشت، سراغ کشنده‌هایی می‌رفت که به «اقتصادی» بودن مشهور بودند. کشنده‌هایی که نه لوکس محسوب می‌شدند و نه پرچمدار اما یک ویژگی مهم داشتند: نان می‌دادند.

در میان آن‌ها فوتون ۴۳۰ به‌ تدریج به نماد همین مفهوم تبدیل شد. کشنده‌ای که با تمام کاستی‌ها، برای راننده ایرانی قابل خرید بود، هزینه نگهداری معقولی داشت و می‌توانست چرخه کار و درآمد را زنده نگه دارد. امروز اما این تصویر کاملاً فروپاشیده است.

جهش قیمت؛ فراتر از توان، فراتر از منطق

رسیدن قیمت فوتون ۴۳۰ به محدوده ۱۰ میلیارد تومان، تنها یک عدد نیست بلکه این رقم اعلام رسمی خروج کشنده‌های موسوم به «اقتصادی» از دسترس رانندگان است. سوال اساسی اینجاست:

چگونه کشنده‌ای که روزگاری گزینه شروع کار محسوب می‌شد، حالا به کالایی شبه‌ لوکس تبدیل شده که حتی رانندگان با سابقه نیز قدرت خرید آن را ندارند؟

این افزایش قیمت، نه همراستا با رشد درآمد راننده بوده، نه با وضعیت بار، نه با نرخ کرایه و نه با توان واقعی بازار حمل‌ و نقل کشور. در واقع قیمت کامیون‌ها با بی مسئولیتی عده‌ای بالا رفته، در حالی که درآمد راننده در همان نقطه‌ای ایستاده که سال‌ها پیش بود.

شکاف عمیق میان هزینه و درآمد

امروز راننده ایرانی با مجموعه‌ای از فشارها مواجه است:

افزایش قیمت قطعات و لاستیک، هزینه‌های بیمه و عوارض، استهلاک بالا، کیفیت بسیار بد گازوئیل، کاهش بار، رقابت ناسالم و کرایه‌هایی که اغلب با تاخیر و چانه‌زنی پرداخت می‌شوند. در چنین شرایطی، انتظار اینکه یک راننده بتواند کشنده‌ای ۱۰ میلیاردی خریداری کند نه واقع‌ بینانه است و نه منصفانه.

کشنده چینی؛ آخرین امیدی که از دست رفت

تا همین اواخر، کشنده‌های چینی قرار بود پل ارتباطی بین دنیای فرسوده قدیمی و دنیای گران‌ قیمت اروپایی‌ها باشند. اما امروز شرایط به جایی رسیده که حتی خرید کشنده‌های چینی هم برای راننده‌ها تبدیل به آرزو شده چه برسد به برندهای اروپایی که عملاً از دایره انتخاب حذف شده‌اند.

وقتی کشنده‌ای مانند فوتون ۴۳۰، که لقب «کشنده نان بده» گرفته بود به قیمت‌های نجومی می‌رسد، باید پذیرفت که مسئله صرفاً گرانی یک کالا نیست. این نشانه یک شکست سیاستی در مدیریت بازار خودروهای سنگین است.

جمع بندی

بازار کشنده و کامیون ایران به نقطه‌ای رسیده که ادامه این مسیر نه به نفع راننده است، نه تولید کننده و نه اقتصاد کشور. اگر کشنده اقتصادی از بازار حذف شود، مفهوم «شروع کار» در حمل‌ و نقل نیز عملاً از بین می‌رود.

بازنگری فوری در سیاست‌ها، واقعی‌ سازی قیمت‌ها، ایجاد تسهیلات قابل‌ دسترس و نگاه عملی به معیشت رانندگان، دیگر یک انتخاب نیست بلکه یک ضرورت فوری است. البته که بارها این موارد گفته شده اما کو گوش شنوا!

منبع خبر: اسب بخار