آتش گرانی و تورم، بسیاری از خواستههای ساده و حداقلی معیشتی را به آرزویی محال بدل کرده است. در این شرایط، توزیع بنزین سوپر را باید «نشانهای از تبدیل ایران به کشوری برای ثروتمندان» دانست؛ جاییکه عدالت فقط در شعارها دیده میشود. سادهتر اینکه باید به حاکمیت گفت: «دود بنزین مال من؛ سود بنزین مال تو».
عرضه بنزین سوپر ۸۰ هزار تومانی از روز پنجشنبه (۴ دیماه ۱۴۰۴) در پنج نقطه تهران آغاز شد. طبق اطلاعیهای که شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی منتشر کرده است، در پنج نقطه، جایگاههای سوخت سیار مستقر شده و اقدام به عرضه بنزین سوپر میکنند.
دود بنزین مال من؛ سود بنزین مال تو
طبق اطلاعیه شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، تعداد پنج خودروی سوخترسان سیار مستقر در محلهای مشخص، آماده عرضه بنزین سوپر وارداتی به متقاضیان است.
کنترلهای کمی و کیفی در فرآیند عرضه بنزین وارداتی سوپر، با مسئولیت توزیعکننده و توسط شرکتهای ذیصلاحِ مورد تأیید طرف قرارداد با سازمان ملی استاندارد ایران و طرف قرارداد شرکت توزیعکننده انجام میشود.
قیمت فروش هر لیتر بنزین سوپر ۸۰ هزار تومان است که ۲۵۰ هزار تومان هزینه استفاده از جایگاه سیار نیز لحاظ شده و به قیمت فاکتور اضافه میشود.
بنزین سوپر؛ تبعیض آشکار
در کشوری که از «عدالت» بهعنوان شعار کلیدی سیاستگذاری یاد میشود، بنزین سوپر به یکی از عینیترین نشانههای تبعیض ساختاری و رسمی تبدیل شده و باید آن را تبعیضی آشکار دانست. سوخت باکیفیت، نه یک حق عمومی، بلکه به امتیازی محدود برای گروهی خاص بدل شده است.
وقتی اکثریت جامعه ناچار به مصرف سوخت بیکیفیت هستند، نتیجهاش افزایش آلودگی هواست؛ آلودگیای که در مناطق پرتراکم و کمبرخوردار، نفس مردم را میگیرد. در این معادله ناعادلانه، حاکمیت بهجای فراهمکردن شرایط برخورداری برای آحاد جامعه، کاری کرده و میکند که فقط ثروتمندان با سوخت بهتر، هوای پاکتری مصرف کرده و آسیبهای کمتری به خودروهایشان وارد شود؛ طبقات پایینتر نیز جریمه فقرِ سیاستگذاری را با ریههایشان میپردازند.
بیپاسخماندن یک سیاست ناعادلانه
در واقع مسئله فقط کمبود بنزین سوپر نیست؛ مسئله، بیپاسخماندن یک سیاست ناعادلانه است. چرا سوخت باکیفیت نباید بهطور فراگیر در دسترس باشد؟ چرا هزینه ناکارآمدی پالایش و توزیع باید از جیب مردم عادی پرداخت شود؟ و مهمتر از همه، چرا هیچکس مسئول پیامدهای اجتماعی این تبعیض نیست؟
وقتی سیاست انرژی بهگونهای اجرا میشود که کیفیت به توان مالی گره میخورد، نتیجه چیزی جز فرسایش اعتماد عمومی نیست.
خودرو، ابزاری برای بقا
در حال حاضر، برای بسیاری از مردم، خودرو نه نماد رفاه، بلکه ابزاری برای بقا و حفظ سرمایه و ارزش داراییها به شمار میآید. طی این سالهای حاکمیت اقتصادی، هیچ کار و اقدام مثبتی برای بهبود وضعیت معیشت انجام نشده و مدام با اتخاذ سیاستهای اشتباه و تبعیضآمیز، فاصلهها بیشتر و تردید در کارآمدی بیش از گذشته شده است.
در ظاهر، بنزین سوپر یعنی سوخت باکیفیتتر، اما در عمل، برای بخش بزرگی از جامعه به نمادی از تبعیض تبدیل خواهد شد. در این شرایط اقتصادی، سوخت خوب فقط به دست عدهای خاص و محدود میرسد. البته نمیتوان بر کسانی که این سوخت را مصرف میکنند خرده گرفت، چراکه مشکل اصلی سیاستگذار است؛ همان کسانی که با شعار عدالت، مردم را فریب میدهند و وضعیت زندگی آنان را بدتر از گذشته میکنند. بازار خودرو نمونه چندساله و بنزین سوپر نمونهای تازه از عملکرد این نوع سیاستمداران است.
منبع خبر: اسب بخار