اظهارنظر اخیر مبنی بر این‌که «سایپا تنها دو هفته دیگر می‌تواند روی پای خود بایستد» در حالی مطرح می‌شود که این شرکت با ده‌ها هزار کارگر، بخش مهمی از صنعت خودرو کشور را نمایندگی می‌کند؛ سخنی که بدون سند و آمار، نه‌تنها پرسش‌هایی درباره تخصص و نیت گوینده ایجاد کرده، بلکه در آستانه فعال‌سازی مکانیزم ماشه، به التهاب بازار و نگرانی جامعه دامن می‌زند و عملاً به سود دشمنان جمهوری اسلامی تمام می‌شود.

اظهارات اخیر ابراهیم سوزنچی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، مبنی بر این‌که «سایپا حداکثر تا دو هفته دیگر می‌تواند روی پای خود بایستد»، در زمانی مطرح شده که واگذاری سهام دولتی سایپا به‌خاطر نیاز به ارزش‌گذاری و اهلیت‌سنجی به تعویق افتاده و نگرانی درباره فعال‌سازی «مکانیزم ماشه» فضای اقتصادی و روانی کشور را حساس کرده است؛ پرسش‌هایی جدی درباره پشتوانه عددی، تخصص گوینده و انگیزه‌های پنهان این نوع اظهارنظرها مطرح می‌شود.

چه مسئول دلسوز و کارآزموده‌ای در ساختار تصمیم‌گیری کشور حاضر می‌شود ادعا کند «شرکتی دولتی با حداقل پنجاه هزار نیروی کار، ظرف دو هفته آینده کارش تمام است»؟ این پرسش ساده و در عین حال تعیین‌کننده، باید نخستین پاسخی باشد که هر رسانه، ناظر یا شهروندی از خود می‌پرسد. اظهار چنین گزاره‌ای بدون ارائه سند مالی، برنامه تأمین نقدینگی یا گزارش‌های رسمی، نه تحلیل بلکه اعلام خبری هراس‌افکن است که می‌تواند بازار، قطعه‌سازان و هزاران خانواده وابسته به این زنجیره را دچار اضطراب کند.

در کنار این سؤال، باید درباره «تخصص» و «اهلیت» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی هم پرسید. آیا کسی که در حوزه‌ای غیرمرتبط فعالیت دارد و سابقه مدیریت اجرایی در صنعت خودرو ندارد، می‌تواند با ادعاهای قطعی درباره سرنوشت یک بنگاه بزرگ سخن بگوید؟ آیا عملکرد او در حوزه تخصصی‌اش چنان قابل استناد است که ادعاهای اقتصادی‌اش بدون ارجاع به آمار و گزارش پذیرفته شود؟ به خصوص در مورد فردی که استاد دانشگاه شریف (دانشکده مدیریت و اقتصاد) است.

منطق اقتصادی این ادعا کجاست و ارقام و اسنادش چیست؟ در حالی که دولت و نهادهای ذی‌ربط اعلام کرده‌اند فرآیند واگذاری سایپا برای ارزش‌گذاری دقیق و اهلیت‌سنجی متقاضیان به مدت شش ماه به تعویق افتاده است، مطرح کردن هشدار تعطیلی ظرف دو هفته با چه پشتوانه‌ای صورت می‌گیرد؟ آیا گزارشی از کسری نقدینگی آن‌چنان شدید وجود دارد که چنین ضرب‌الاجلی را توجیه کند؟ تا زمانی که پاسخ روشن و مبتنی بر سند ارائه نشود، این قبیل جملات را باید در دسته شایعه‌سازی و فشار رسانه‌ای بر روند واگذاری دانست.

آیا این حرف‌ها با «مشتریان خصوصی‌سازی» سایپا بسته شده است؟ متناظر با تعویق شش‌ماهه، گمانه‌زنی‌هایی درباره تلاش گروه‌هایی برای تسریع واگذاری و خرید سهام قبل از اعلام قیمت و ارزش‌گذاری رسمی وجود دارد؛ سناریویی که در آن فشار رسانه‌ای برای ایجاد اضطرار و کاهش قیمت احتمالی سهم، منافع خریداران خاص را تأمین می‌کند. اگر انگیزه اظهارنظرها چنین باشد، آن‌گاه این شیطنت‌ها معنایی جز این ندارند که «برخی به هر قیمتی می‌خواهند صاحب سایپا شوند».

نکته بغرنج‌تر، زمان‌بندی این سخنان در آستانه یا در مقطع نزدیک به فعال‌سازی «مکانیزم ماشه» است؛ تحولی بین‌المللی که می‌تواند بازگشت تحریم‌ها را به‌همراه داشته باشد و حساسیت بازارها و بنگاه‌های بزرگ را افزایش دهد. در چنین وضعیتی، تولید پیام‌هایی که اضطرار ساختگی ایجاد می‌کنند، نه کمک به تصمیم‌گیری بلکه تشدید رعب و نگرانی در میان کارگران و زنجیره تأمین خواهد بود؛ نتیجه‌ای که تنها برای دشمنان جمهوری اسلامی و آنانی که از تشدید تحریم یا ناآرامی داخلی سود می‌برند، شأن مثبتی دارد.

آقای سوزنچی؛ جلوتر از «مکانیزم ماشه» حرکت نکنید. در شرایطی که سیاست خارجی و پیامدهای بین‌المللی می‌تواند روی اقتصاد داخلی اثرگذار باشد، اظهارات شتاب‌زده و فاقد سند، ایجاد رعب و وحشت میان کارگران صنعت خودرو و قطعه‌سازی، نه تنها عایدی برای کشور ندارد بلکه دستاویز تبلیغاتی و روانی دشمنان خواهد شد. تکرار این دست اظهارنظرها، روند طبیعی تصمیم‌گیری درباره خصوصی‌سازی و ارزش‌گذاری را مخدوش می‌کند و مخاطرات فراوانی برای تولید و اشتغال به‌دنبال خواهد داشت.

در پایان، وقتی سخنی درباره تعطیلی قریب‌الوقوع یک شرکت بزرگ مطرح می‌شود، انتظار افکار عمومی بیش از همه ارائه اسناد، ارقام و منطق است؛ وگرنه چنین جملاتی به‌سرعت از حوزه نظر خارج شده و به امری مخرب در فضای اقتصادی و اجتماعی بدل می‌شوند.

منبع خبر: اسب بخار