به نظر میرسد بحث آلودگی هوا روی برخی کارشناسان و منتقدان اثرات بسیار بدی گذاشته و باعث شده است در برخی مواقع نقش و جایگاه خودروهای نو و فرسوده اشتباه گرفته شود؛ طوری که خودروهای فرسوده میکُشند اما صفرکیلومترها متهم میشوند. این موضوع عجیب نیست.
با افزایش برودت هوا و شدت گرفتن آلودگی و ایجاد مشکلات شدید تنفسی برای شهروندان، از یک سو، طبق معمول متولیان چاره کار را در تعطیل کردن مدارس و پاک کردن صورتمسئله دیدهاند و از سوی دیگر، بازهم بازار اتهامزنی و اعلام مقصر داغ شده است.
در این میان، اصلیترین اتهام متوجه خودروسازان شده است. برخی منتقدان میزان مصرف سوخت خودروهای نو یا صفرکیلومتر را علت این وضعیت معرفی میکنند. این در حالی است که بار اصلی اتهام را باید متوجه خودروهای فرسوده و متولیانی دانست که از نوسازی این خودروها ناتوان ماندهاند.
براساس گزارشها، حدود ۴۱ میلیون و ۲۰۶ هزار وسیله نقلیه اعم از خودرو، موتورسیکلت، کامیون، اتوبوس و ماشینآلات کشاورزی در کشور فعال هستند که از این میان، ۲۲ میلیون و ۱۰۲ هزار دستگاه فرسودهاند. به بیان دیگر، طبق این آمار بیش از ۵۳ درصد ناوگان حملونقل کشور فرسوده به شمار میآیند.
از این تعداد، ۷.۵ میلیون خودروی سواری، ۱۱.۳ میلیون موتورسیکلت، بیش از ۲ میلیون وانت و ۳۸۵ هزار تاکسی در وضعیت فرسوده قرار دارند. همچنین بیش از ۵۹ هزار اتوبوس، ۹۷ هزار مینیبوس و ۲۱۴ هزار کامیون در سراسر کشور عملاً به پایان عمر فنی خود رسیدهاند.
این تعداد، از یک سو بسیار بیشتر از خودروهای صفرکیلومتر سوخت مصرف میکنند و از سوی دیگر، به همان میزان تأثیر شدید و مخربتری بر افزایش آلودگی هوا دارند.
در این میان، اقدام پرسشبرانگیز این است که با وخیمتر شدن اوضاع، نهادها و سازمانهای مسئول معمولاً انگشت اتهام را بهسوی صنعت خودروسازی، بهویژه تولید خودروهای جدید، نشانه میروند؛ اما واقعیت این است که بخش قابل توجهی از آلودگی هوای کلانشهرها نه از خودروهای نو، بلکه از خودروهای فرسودهای ناشی میشود که همچنان آزادانه در خیابانها تردد میکنند.
این خودروها به دلیل استهلاک شدید، نبود استانداردهای آلایندگی، مصرف بالای سوخت و نقصهای تکرارشونده فنی، تا چندین برابر یک خودرو نو آلایندگی منتشر میکنند. این بحران از زمانی عمیقتر شده است که بهرغم تلاشها، میزان اسقاط خودروهای فرسوده هم از تکلیف قانونی عقب مانده و هم با کاهش تولید و ممنوعیت واردات، از سرعت خروج آنها کاسته شده است.
در این شرایط، متولیان بهجای بررسی چرایی تردد ادامهدار و آزادانه خودروهای فرسوده و تشویق آنها به مصرف بیشتر با حذف سهمیه بنزین خودروهای نو شماره، و رفع این معضل و تناقض در تصمیمگیری، فقط سعی میکنند که اتهام را از خود دور کنند.
اما آیا فرار از اتهام میتواند ناتوانی در نوسازی ناوگان حملونقل عمومی، نبود نظام اسقاط کارآمد و اغماض نسبت به عمر طولانی ناوگان باری و مسافری فرسوده را بپوشاند؟
در واقع، بحران آلودگی هوا حاصل همین چرخه ناقص سیاستگذاری است؛ چرخهای که هر سال تکرار میشود و هر سال شدیدتر، سلامت شهروندان را تهدید میکند.
تا زمانی که خودروهای فرسوده همچنان در خیابانها دود میکنند و تصمیمگیران برای مقابله با آنها فقط شعار میدهند و به دنبال متهم خیالی میگردند، جان شهروندان همچنان در خطر خواهد بود و صنعت خودروسازی از دام خودروهای فرسوده رهایی نخواهد یافت.
منبع خبر: اسب بخار