انتقاد اتلاف بیتالمال و گزارش از سوءاستفاده مالی مقامات موضوعی است که به شفافیت و شاید جلوگیری از تکرار آن کمک کند و مانع از اجحاف در حق شهروندان شود، اما دلواپسی رنگی و گزینشی دلواپسان از خودرو تا قاچاق سوخت با هیچ منطقی قابل تحلیل نیست. چرا این بخش از دلواپسان که در خانه ملت حضور دارند در برابر برخی موارد جنجال به راه می اندازند و در بعضی موارد دیگر به خواب می روند؟
از اوایل زمستان سال گذشته با جدی شدن زمزمه واگذاری مدیریت ایران خودرو به بخش خصوصی انواع و اقسام انتقادها و اعتراض ها از سوی دلواپسان به موج بلندی در برابر خصوصی ساز بدل شد.
در این مدت هر چه در توان داشتند برای انجام نشدن کار بهکار بردند. بهانه مانند همیشه مردم بودند. آنها به هر بهانهای چنگ می زدند تا افکار عمومی را تحت تأثیر قرار داده و با خود همراه کنند. اما عدم همراهی مردم نشان داد که حتا آنها دیگر رنگ ندارد و کسی فریب هیاهوی یکطرفه و جهتدار را نمی خورد.
با این حال به نظر می رسید این بخش از دلواپسان که در ظاهر نگران حال ملت هستند در سایر موارد نیز رفتاری مشابه داشته باشند، اما ورود بابک زنجانی با پرونده خاص قضایی و سکوتشان نشان داد که فقط در راستای منافع خود نگرانند، و مردم برای آنها اهمیتی ندارد.
به بیان دیگر، آنها فقط به صورت گزینشی نگران شده و اعتراض می کنند. مانند سروصدایی که درباره وزیر راه به راه انداختند. هر چند هیچ کسی حق سوءاستفاده شخصی از امکانات دولتی را ندارد. اما از یک سو، آیا تنها همین یک مورد بوده است و از سوی دیگر باز هم همان پرسش اصلی، چرا فقط در برخی موارد صدای اعتراض و انتقاد آنان بلند می شود.
به عنوان مثال دیگر، روز جمعه (۲ اردیبهشت ۱۴۰۴) مجتبی قهرمانی رئیس کل دادگستری هرمزگان در تشریح جزییات عملیات بزرگ دستگاه قضائی و فراجا برای پاکسازی بندر کلاهی از مخازن و زیرساختهای قاچاق سوخت، گفته است: «حجم ذخیره مخازن سوخت قاچاق در بندر کلاهی غیرقابل تصور و بیش از ۲۱ میلیون و ۵۰۰ هزار لیتر است که با تولید روزانه یک پالایشگاه برابری میکند. اگر ۱۰ هزار نیسان هم به بندر کلاهی آورده شوند نمیتوانند ذخایر سوخت قاچاق موجود در این بندر را تخلیه کنند.»
وی با بیان اینکه شبکه قاچاق سوخت شبکهای نیست طی یک تا دو روز ایجاد شده باشد، گفت: «قطعاً ضعفهای مختلفی چه در حوزه نظارت و چه در حوزه اجرایی و سایر حوزهها باعث شده است این شرایط ایجاد شود و چنین اتفاقی بیافتد.»
به گفته قهرمانی: «این دیگر بزرگراه قاچاق است، معنای قاچاق معمولی نمی دهد. کارآمدی نظام را به چالش می کشد و سؤالات زیادی را تولید می کند. سازمان مبارزه با قاچاق کالا و ارز توضیح نمی دهد؟»
اما به رغم این اعتراف صریح تاکنون صدایی ازاین دلواپسان شنیده نشده است. آیا آنها درکی از ۲۱ میلیون لیتر ندارند و یا فقط یک میلیارد شاخک هایشان را به حرکت وامی دارد؟ این حجم از قاچاق اصلاً باعث تعجب و ناراحتی آنها نمی شود؟ مگر نه اینکه قرار است از حق مردم دفاع کنند؛ پس چرا در برابر قاچاق سوخت، افزایش هزینه زندگی و معیشت مردم، ورود پول های مشکوک به خصوصی سازی و موارد این چنینی ساکت ساکت ساکت هستند؟ اگر بحث مثلاً انحصار درمیان است، آیا سایپا خصوصی شده نمی تواند آن را ایجاد کند؟ اگر بحث پرونده قضایی است آیا متقاضی پر ادعا و پر سروصدا از نوع بسیار قطور آن را ندارد؟ پرسش اصلی این است که چرا این بخش از دلواپسان که در خانه ملت لانه کرده اند، فقط در برخی موارد زبانشان باز می شود؟ آیا آنها کور رنگی و یا حساسیت رنگی دارند که فقط با دیدن رنگ آبی ناگهان رگ غیرتشان باد می کند؟ به نظر می رسد آنها درخصوص موضوعاتی مانند قاچاق سوخت و رنگ نارنجی دچار بی حسی شده و نمی توانند لام تا کام حرفی به زبان بیاورند؟ آیا آنها واقعاً دلواپس مردم هستند یا مردم از نظرشان معنی دیگری دارد؟
منبع خبر: اسب بخار