اگر به هر دلیل با خودروهای چینی حال نمی‌کنید، این مطلب به در شما نمی‌خورد. اگر فکر می‌کنید قطبِ عالمِ امکانِ خودروسازی، آلمانی‌ها هستند، در ادامه خیلی عذاب خواهید کشید. شما چیزهایی که در ادامه می‌خوانید را احتمالاً باور نمی‌کنید. با آپشن‌ها، قابلیت‌ها و توانایی‌هایی آشنا می‌شوید که هرگز تصورش را هم نمی‌کردید. امروز با یک چینی «خاص» برخورد کردیم. نه از آن قِرتی‌های هفت رنگ و لعاب. خودرویی که یک نمونه واقعی از واقعیت صنعت خودروی چین است. لِیدیز اند جِنتلمن؛ وویا فری.

وویا فری از کجا آمد؟

«اصلی‌ترین مشکل صنعت خودروی ما، دولتی بودن است.» این یکی از پرتکرارترین جملات اغلب کارشناسان صنعت خودرو شده. شکی نیست که در حال حاضر موفق‌ترین خودروسازان دنیا توسط بخش خصوصی اداره می‌شوند ولی هنوز هم چند مثال خوب داریم که نشان می‌دهند الزاماً حضور یا نفوذ دولت در خودروسازی عیب و ایراد نیست. مثل رنو که 15 سهام مدیریتی آن در اختیار دولت فرانسه است. یا 20 درصد از مالکیت گروه فولکس‌واگن که در اختیار ایالت نیدرزاکسن آلمان است و حق رای خاص خودش را دارد. حتی شرکت سازنده خودروهای برقی لوکس لوسید، 60 درصد سهامش در اختیار صندوق سرمایه‌گذاری عمومی عربستان است.

یا اصلاً چرا راه دور؟ همین دانگ‌فنگ خودمان. یک چینی که حالا همه‌جوره در بازار خودروی ما پرسه می‌زند. اوایل که با برند خودش آمد و با ایران‌خودرو (قبلاً H30 Cross و بعداً شاین مکس) همکاری کرد، دید زیادی دارد باخت می‌دهد و می‌تواند با تغییر برند، همکاری خودش را با ایرانی‌ها توسعه بدهد و بیشتر بفروشد. همین هم شد. با زامیاد روی پیکاپ ریچ کار کرد. با گروه بهمن، ون اینرودز و دیگنیتی را ساخت. با آرین پارس موتور روی لاماری، با فردا موتور روی SX5 و T5، با خودروسازی ایلیا روی دایون Y5 و با مکث موتور روی پیکاپ کلوت همکاری کرد. حتی چندتا پروژه هم با طرف ایرانی داشت که به سرانجام نرسید. مثل شاسی‌بلند لئو MX8 با ایستا موتور و کراس‌اوور فنگون 500 با پارس‌خودرو. تازه ماجرای حضورش در حوزه کامیون و کامیونت را فاکتور گرفتیم.

همه این‌ها را طول و تفسیر دادیم تا به اینجا برسیم که دانگ‌فنگ سیر تا پیاز بازار خودروی ما را می‌شناسد. با دولتی‌ها کار کرده و با مونتاژی‌ها هم سر و کله زده. یک تجربه نصفه‌نیمه وارداتی هم داشته. حالا دیگر وقتش رسیده بود که به همه نشان بدهد کُت تن کیست.

برند Voyah (که تلفظ اصلی‌اش وُیا است) شاید به تازگی شمع شش سالگی را فوت کرده باشد. نوظهور و نوپایی که البته در اوج تجربه پدر و مادرش متولد شد. شرکتی که یکی از بهترین‌هایش را در یکی از بهترین زمان‌ها، راهی یکی از تشنه‌ترین بازارهای دنیا کرد؛ فری.

بررسی طراحی وویا فری

حالا با این‌که این‌همه از فری تعریف کردیم، طراحی‌اش چطور شده؟ قبول داریم که گرافیک به‌جا و درستی دارد. قبول داریم که منطقی است و از آن هیجان‌زدگی همیشگی چینی‌ها دوری کرده. مثلاً در ساختار جلوپنجره و سپرهایش اغراق خاصی دیده نمی‌شود. آن حالت فرورفته با میله‌های عمودی از آن تکنیک‌هایی است که آرواره حیوانات وحشی را نشان می‌دهد. نکته جالب در بخش جلویی فری، نوار LED است که بالای جلوپنجره در امتداد LED چراغ‌ها قرار گرفته و در مرکز آن لوگوی وویا قرار دارد و هم‌زمان با چراغ‌ها، همگی با هم روشن می‌شوند. این فرمت را قبلاً روی هیچ خودرویی ندیده بودیم. دیده بودیم؟

در نمای کناری، اولین جلوه خاص این خودرو، رینگ‌های کلاسیکش هستند که به چشم می‌آیند. رینگ‌هایی 20 اینچی بدون پیچیدگی الکی و طرح‌های اَجق وَجق امروزی که با لاستیک میشلین پوشانده شده‌اند. خُب البته که در همین بخش نمای جانبی، دستگیره‌های مخفی هم دیده می‌شوند که چینی‌ها دارند کم‌کم به سمتش می‌روند ولی در آمریکا به دلیل احتمال بازنشدن در زمان تصادف، ممنوع شده است.

در نمای پشتی، راستش را بخواهید شاهد اتفاق محیرالعقولی نیستیم. همان ترند همیشگی چراغ‌های به هم متصل که البته اگر بخواهیم منصف باشیم، در فری با تغییرات و جزییات بیشتر و چشم‌نوازتری همراه بوده است.

داخل کابین وویا فری، همان چیزی را می‌بینیم که در چینی‌های امروزی به وفور یافت می‌شود؛ نمایشگر، نمایشگر، نمایشگر. همین اغراق بی‌اندازه در دیجیتالی‌شدن بوده که دیگر نمی‌توان درباره طراحی داخلی این مدل خودروها صحبت کرد. چون اصلاً چیزی از طراحی‌شان معلوم نیست. خدا می‌داند تا چند سال دیگر چه بلایی سر کابین خودروها می‌آید. با این روند احتمالاً تا چند وقت دیگر روی صندلی‌ها هم دو تا نمایشگر نصب می‌شود.

بررسی تجهیزات و آپشن‌های وویا فری

خُب رسیدیم به یکی از آن بخش‌هایی که فری را خاص کرده‌اند. بیایید درباره چیزهای خاص این خودرو صحبت کنیم. نه چیزهای معمولی. اول از همه با سیستم‌عامل هواوی ADS 4.0 شروع می‌کنیم. نرم‌افزاری که چینی‌ها روی توسعه آن خیلی مانور داده‌اند تا بتوانند با رقبای آمریکایی و آلمانی رقابت کنند و البته تا حد زیادی هم در این زمینه موفق بوده‌اند. هوش مصنوعی در آنچه هواوی برای وویا ساخته، حرف اول را می‌زند. معماری اصلی این سیستم‌عامل بر اساس مدل رفتاری، به‌روزرسانی می‌شود که درنهایت منجر به افزایش دقت تصمیم‌گیری می‌شود. این‌ها چیزهایی هستند که بنده خدا راننده اصلاً نمی‌داند چیست. این مرکز فرماندهی هوشمندانه کاری کرده که میزان تأخیر از زمان تصمیم‌گیری راننده تا آنچه به‌صورت عملی در خودرو به اجرا درمی‌آید، نصف شود؛ یعنی جلوگیری از تصادف در جهات، سرعت‌ها و شرایط آب و هوایی مختلف که برای هر کدام سناریوی مختلفی را در نظر می‌گیرد.

اینکه در یک روز بارانی با سرعت 70 کیلومتر برساعت بتوانید ناگهان در یک خیابان دو بانده سبقت بگیرید یا نه، چیزی است که این سیستم قبل از فکر کردن شما، تحلیلش می‌کند. این فرایند با استفاده از مجموعه کاملی از لیدارهای موسوم به Solid State که می‌توانند موانع کوچک و حتی اشکال هندسی عجیب و غریب محیط بیرونی را تشخیص بدهند، انجام می‌شود.

از سوی دیگر، تشخیص فواصل بین خودروی شما با خودروهای دیگر و سایر المان‌های فیزیکی جاده، وظیفه رادارهای میلی‌متری و دوربین‌های 360 درجه و حسگرهای اولتراسونیک است. حالا نه که دانگ‌فنگ این چیزها را اختراع کرده باشد. همه خودروهای خودران سطح بالا این‌ها را دارند. ولی حضور یک چینی در ایران که مجهز به فناوری در این مقیاس باشد، جالب توجه است.

در وویا فری یک ویژگی خاص وجود دارد که بعید می‌دانیم در کشور قابلیت اجرایی داشته باشد. آن هم سیستم پارک خودکار از نوع Full-Scenario است که می‌تواند خودرو را از یک نقطه خاص بدون دخالت راننده به یک نقطه خاص دیگر هدایت کند و دقیقاً پارک کند. اینکه شک داریم در ایران اجرا می‌شود یا نه به این دلیل است که این فناوری با ماهواره‌های چینی Baidu کار می‌کنند نه GPS آمریکایی. پارک خودرو بدون دخالت راننده که دیگر برایش مثل آب خوردن است.

این همه که گفتیم فقط درباره سیستم‌عاملش بود. داخل کابین فری چیزی دیدیم که راستش قفل کردیم. اسمش داشبورد متحرک است. ماجرا از این قرار است که کل سازه داشبورد در زمان استارت زدن، چند سانتی‌متر بالا می‌آید. وقتی حرکت‌تان شروع شد، می‌توانید آن را بر اساس سلیقه خودتان پایین بیاورید. این قابلیت برای آنهایی که می‌خواهند دید بهتری نسبت به جاده‌های ناآشنا داشته باشند، واقعاً کاربردی است. یا حتی در زمانی که انعکاس نور ورودی به اتاق آزاردهنده شده باشد و یا برای رفقای زیادی قدبلند و یا زیادی کوتاه‌قد. این‌ها به کنار، حالت بالا و پایین رفتن داشبورد در زمان استارت، یک حس لوکس‌بازی خاص را القا می‌کند. ولی خدا نکند که موتورهای هیدرولیکی این مکانیزم خراب شود که درست کردنش واویلاست.

بریم سراغ آپشن‌های بعدی. صندلی‌های جلو در 12 جهت تنظیم می‌شوند؛ یعنی یک هشت‌پا هم می‌تواند آن را باب میل خودش کند. وویا فری قابلیت V2L (مخفف Vehicle to Load) شدن دارد؛ یعنی تبدیل شدن به یک پاوربانک غول‌آسا که خوراک کمپینگ و از این قرتی‌بازی‌های مخصوص مسافرت است.

صبر کنید، بازم داریم. این یکی واقعاً خوراک چشم‌وهم‌چشمی است. سقف شیشه‌ای فری از نوع فتوکرومیک است؛ یعنی می‌توانید در زمانی که نور خورشید خیلی زیاد شده آن را توسط یک دیمر، تیره‌تر کنید.

یک چیزی هم هست که نمی‌دانیم باید اینجا بگوییم یا در بخش مشخصات فنی. حالا می‌گوییم. ولی قبلش یک توضیح دارد. انگلیسی‌ها به محفظه بار Trunk می‌گویند. در خودروهای برقی چون عملاً چیزی به اسم پیشرانه وجود ندارد، زیر کاپوت جلو هم یک فضای خالی وجود دارد که به انگلیسی به آن Front Trunk می‌گویند؛ اما رفقای رسانه‌های خارجی آن را تبدیل به Frunk کرده‌اند. فرانک در وویا فری خودش نزدیک به 70 لیتر حجم دارد که حداقلش یک چمدان بزرگ تویش جا می‌شود.

کول‌باکس، پد بی‌سیم فست‌شارژ، سیستم صوتی 10 بانده از برند Dynaudio دانمارک، تهویه مطبوع با فیلتر PM2.5 و سیستم خوشبوکننده چند رایحه، گرم‌کن، سردکن و ماساژور هم بله، دارد.

بررسی مشخصات فنی وویا فری

جذابیت دیگر فری اینجاست. ما تا الان با چند نوع خودرو از نظر منبع تغذیه رانندگی کردیم. خودروهای ICE (با پیشرانه درون‌سوز) که سوختشان فقط بنزین است. خودروهای EV (تمام برقی) که یک یا چند موتور الکتریکی دارند و باید باتری‌شان را توسط یک منبع خارجی شارژ کرد و خودروهای هیبریدی که ترکیبی از این دوتا هستند. در مورد گزینه سوم، یعنی هیبریدی‌ها هم بیشتر با آنهایی سر و کار داشتیم که در اصل بنزینی هستند ولی یک موتور برقی کوچک هم دارند که به‌طور موازی (گاهی هم مستقل) برای حرکت استفاده می‌شوند. این‌ها یک پکیج کوچک باتری هم دارند. یک مدل دیگر از این هیبریدی‌ها، آن‌هایی بودند که هم می‌شد بنزین بزنید و هم با اتصال به پریز برق، آنها را شارژ کنید؛ همان پلاگین‌ها. در تمام این مدل‌هایی که گفتیم، پیشرانه بنزینی نقش اصلی را بازی می‌کرد و موتور برقی فقط برای مواقع اضطراری، افزایش قدرت و یا کاهش مصرف سوخت به کمکش می‌آمد. حالا چند وقتی است که یک سری جدید از هیبریدی‌ها هم وارد بازار شده‌اند به اسم EREV (مخفف Extended Range Electric Vehicle به معنی خودروی برقی با بُرد افزوده) که بچه‌ها آن را خودروهای برقی «بُرد افزا» صدا می‌زنند.

داستان این سری از هیبریدی‌ها که البته وویا فری هم در همین سری محسوب می‌شود این است که، آنها هم پیشرانه بنزینی و موتور برقی دارند. با این تفاوت که پیشرانه بنزینی فقط برای به حرکت درآوردن موتور برقی (بهتر بگوییم شارژ باتری‌ها) استفاده می‌شود. مثل چی؟ مثل ژنراتور. مثل موتور برق. خدا رو شکر این چند وقت که برق زیاد می‌رفت، نحوه کار این مکانیزم را از نزدیک دیدیم. شما داخل اون دستگاه، بنزین می‌ریختی، روشن می‌کردی بعد یک موتور مکانیکی در دستگاه کار می‌کرد و از آن طرف به شما برق تحویل می‌داد. حالا فکر نکنید فری خودش خالق و مخترع این سیستم است. نه بابا. حتی تنها EREV موجود در بازار هم نیست. ولی برگ برنده‌اش این است که دو موتور برقی (روی هر محور) دارد پس عملاً دو دیفرانسیل حساب می‌شود.

پیشرانه بنزینی 1.5 لیتری توربوشارژ وویا فری به‌تنهایی می‌تواند 150 اسب‌بخار قدرت تولید کند. عددی پایین‌تر از رقبا ولی در نظر داشته باشید که این خروجی اصلاً به چرخ‌ها متصل نیست. خروجی ترکیبی این خودرو عالی است. 483 اسب‌بخار. پورشه 911 (نسخه Carrera S) فقط 395 اسب قدرت دارد. مرسدس‌بنز S500 با پیشرانه 4.7 لیتری هشت سیلندر توربو 455 اسب. به همین دلیل است که شتاب صفر تا صدش 4.5 ثانیه شده. چیزی در حد و اندازه‌های یک سوپراسپرت واقعی.

با توجه به فرایند اتصال بین پیشرانه بنزینی و موتور برقی، مصرف سوخت این خودرو (در حالت فول هیبریدی) پایین است. خیلی پایین؛ یعنی در حد 1.3 لیتر در هر 100 کیلومتر. در صورت استفاده ترکیبی از دو قوای محرکه می‌توان با یک بار سوخت‌گیری و یک بار شارژ کامل باتری‌ها بیش از 1000 کیلومتر پیمایش داشت. اگر بنزین تمام شد، می‌توانید باتری‌ها را شارژ کنید در حالت تمام برقی تا زیر 200 کیلومتر با آن راه بروید.

راند نهایی با وویا فری

خیلی از وویا فری تعریف کردیم، نه؟ بله خیلی. پس ماشین خوبی است، نه؟ بله حتماً. پس بخریمش؟

گفتیم ماشین خاص و جذابی است ولی نه در بازار ایران. چرا هنوز با این واقعیت که ما در کشور زیرساخت مناسب برای خودروهای برقی را نداریم، کنار نمی‌آیید؟ اگر یکی از اجزای پیچیده الکتریکی آن خراب شد، اگر نیاز به یک قطعه مصرفی داشتید چه می‌کنید؟ شما دارید چند میلیارد پول بابت همین قابلیت برقی بودنش پرداخت می‌کنید. اگر از آن استفاده نکنید که چه فایده؟

بله بی‌تردید یکی از پرآپشن‌ترین و پربازده‌ترین خودروهای حال حاضر بازار ایران است. وارداتیِ خوبی است ولی دلیل نمی‌شود که واردکننده خوبی هم داشته باشد. شرکتی که آن را عرضه می‌کند قبلاً دو تجربه نه‌چندان موفق را در کارنامه‌اش داشته. یکی یواز روسیه که هنوز خیلی‌ها حتی اگر آن را ببینند، نمی‌دانند چیست و دیگری رنو آرکانا (بخوانید سامسونگ XM3) واردشده از کره‌جنوبی.

در لحظه‌ای که نوشتن این مطلب تمام شد، هنوز در وبسایت رسمی شرکت واردکننده فقط 3 نقطه خدمات پس از فروش (برای بخش سواری) در کل ایران وجود داشت. تهران، آذربایجان شرقی و فارس. مراقب شاباش 5 میلیاردی که برای این تازه‌داماد پرداخت می‌کنید، باشید!

قیمت وویا فری سروش موتور در سال 1404

مرداد 1404: شرکت سروش موتور در تاریخ 1404/05/21 قیمت جدید خودرو وویا فری را مطابق جدول زیر، مجددا افزایش داده است:

جدول تغییرات قیمت وویا فری وارداتی
زمان قیمت‌گذاری نرخ مصوب
بهمن 1403 3,300,000,000
اسفند 1403 3,490,000,000
تیر 1404 4,490,000,000
مرداد 1404 4,540,000,000

*قیمت‌ها برحسب تومان است.

شرایط فروش وویا فری در ایران

برای اطلاع از آخرین اخبار شرکت سروش دیزل و همچنین جهت آگاهی از شرایط فروش وویا در ایران به همراه نحوه ثبت نام خودرو وویا فری وارداتی، مقاله شرایط فروش سروش موتور را مطالعه کنید.

منبع خبر: باما